معنی تاریک رو در لغت نامه دهخدا

تیره رو، روسیاه، (آنندراج)، سیه روی و ترش روی و سخت روی، (ناظم الاطباء) :، همچو این تاریک رویان روی من، تیره بود و تارفام و بی صقال،، ناصرخسرو،، ز نور طلعت او سایه ای تاریک رو داریم، شفق گون همچو برگ گل ز دیوارش برون آید،، وحید (از آنندراج)

معنی تاریک رو - جستجوی لغت در جدول جو

تاریک رو

لغت نامه دهخدا

تاریک رو

فرهنگ لغت هوشیار

تاریک روشن

تاریک و روشن
اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، کنایه از روشنایی که در آخر شب در جانب مشرق پدیدار شود و گمان رود که فجر است لکن فجر صادق نیست و باز در تاریکی محو می شود تا هنگامی که فجر صادق طلوع کند، اول سپیده دم که هنوز هوا خوب روشن نشده، صبح دروغین، صبح کاذب، صبح نخستین، دم گرگ، فجر کاذب، صبح اوّل

تاریک و روشن
اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، کنایه از روشنایی که در آخر شب در جانب مشرق پدیدار شود و گمان رود که فجر است لکن فجر صادق نیست و باز در تاریکی محو می شود تا هنگامی که فجر صادق طلوع کند، اول سپیده دم که هنوز هوا خوب روشن نشده، صُبحِ دُروغین، صُبحِ کاذِب، صُبحِ نُخُستین، دُمِ گُرگ، فَجرِ کاذِب، صُبحِ اَوَّل

فرهنگ فارسی عمید

تاریک دل

گمراه، غمگین

فرهنگ فارسی عمید

تاریک رای

بداندیشه، بدگمان

فرهنگ فارسی عمید

تاریک روز

تیره روز، (آنندراج)، غمگین، سیه روز و سیه بخت، (ناظم الاطباء) :
دل تاریک روزم را شب آمد
تن بیمارخیزم را تب آمد،
نظامی،
ای ز تو خورشید چرخ در مرض تف ّ و تاب
از من تاریک روز طلعت روشن متاب،
امیرخسرو دهلوی (از آنندراج)

لغت نامه دهخدا

تاریک رود

محلی میان سیاه رود و ’اسکولک’ کنار راه قزوین به رشت در 301500گزی طهران

لغت نامه دهخدا

تاریک روشن

(ری رَ / رُو شَ)

تاریک و روشن. صبحگاه که هنوز هوا تمام روشن نشده است. آن وقت از صبح که هوا گرگ و میش است. آن گاه صبح که هوا نه تاریک تاریک و نه روشن روشن است. زمانی از صبح که تاریکی و روشنایی بهم آمیخته بود. بین الطلوعین، (اصطلاح نقاشی) سایه روشن

لغت نامه دهخدا